رویکرد فمینیستی به تاریخ هنر به اندیشه ای استناد میکنه که بر پایه اون، جنس در فهم آفرینش و محتوا و تکامل هنر، عنصری پایه ای به حساب میاد. مورخان فمینیست هنر مثل اونهایی که از مارکسیسم تاثیر گرفته بودن، با شکل گرایی مخالف بودن چون از دید اونها، آثار هنری و خود هنرمندان، زمینه ی فرهنگی روزگار خودشون رو بازتاب میدادن. بر پایه ی بینش فمینیستی، هنر و هنرمند رو نمیشه جدا از اون زمینه درک کرد. چالش فمینیستی دو گانه است: از یک طرف شیوه های مورد تبعیض واقع شدن زنان ، هم در مقام هنرمند و هم در مقام موضوع هنر در نظر گرفته میشه و از طرف دیگه، مورخان فمینیست هنر در فاش کردن آگاهی ها در مورد سهم مشارکت زنان ، هم در مقام هنرمند و هم در مقام پشتیبان، عامل های موثری بودن .
فمینیست ها نشون میدن که مردها کلن دستیابی بیشتری به امکانات تعلیم و تربیت هنری داشتن و رسمن تصویر زنان برهنه از روی مدل، برای زنان نقاش ناپسند شمرده میشده. علاوه بر اینها، زنان؛ گذشته از چند استثنا ، از دانشگاه هایی که از سده ی شانزدهم در اروپا بنیانگذاری شدن به دور نگه داشته میشدن و بحث فمینیست ها اینه که زنان همیشه در یک نور پردازی منفعل یا منفی نقاشی شدن که گزینش مضمون های معین ادبی و شمایل نگاشتی بر اون تاکید گذاشته میشده.
مورخان فمنیستِ تاریخ هنر، علاوه بر برجسته کردن این جنبه های منفی نمایش زنان ، تصویر کاملتری از اونها در مقام پشتیبان و هنرمند هم ارائه میدن. درباره شهبانوهای اروپایی مثل ژان د- ورو (1) در فرانسه و زنان شریفی چون ایزابلادست هم پژوهش هایی با ژرف نگری صورت گرفته. درباره ی ریاست زنان، کنفرانس هایی بر پا شد و صورت رویدادها و تصمیم گیری های اونها منتشر شد. ارج نقش زنان در مقام هنرمند از راهبه های سده های میانی که در مقام نسخه بردار و نور پرداز کار می کردن و پیکرتراشان و نقاشان باروک و رنسانس و چهره نگاران و نگارندگان طبیعت بی جان در هلند گرفته تا کار زنان هنرمند سده های نوزدهم و بیستم، بیشتر شناخته شده.
(1) Cf Carla Lord , Jeanne d Evreux as a Founder of Chapels : Patronage and public Piety , in Patrons , Collectors , and connoisseurs : women and art 1350 – 1750 ed . Cynthia , Lawrence (University park and London in press).
سولومون گودوAbigail Solomon-Godeau درباره ی پرواز گوگن از اینگونه دلالت های ضمنی متمدنانه ی تن زنانه ای مثل اون، چیزی که در اولمپیا می بینیم؛ به سوی آزادی جنسی بدوی دستیابی در تاهیتی به بحث پرداخته. اون؛ اشتیاق گوگن به تن های زنان تاهیتی رو به گردن نهادن زنان به روابط سده ی نوزدهمی بین استعمارگر و استعمار شونده و همینطور بین نگاه خیره ی نرینه ی کنترل کننده و مادینه ی منفعل مطیع متصل میکنه.
به دید سولومون گودو ، این نگرش در برداشتی جا میگیره که زن رو فرد دیگه ای به عنوان یک بیگانه میشناسه. این موضوع با این واقعیت که آثار هنری زنان، معمولن پایین تر از آثار مردانه و بر این پایه ارزش گذاری میشده ، همخوانی داره. مثال آشکاری از این گرایش رو در سرنوشت چهره دوشیزه شارلوت دو وال دون می بینیم. این اثر به عنوان اثری از ژاک لویی داوید به موزه متروپولیتن نیویورک واگذار شد و منتقدان اونرو یک چهره درخشان میدونن. وقتی که این اثر به کنستانس ماری شارپان تیهConstance Marie – Charpentier Portrait of Mlle – (تصاویر1 و2 ) نسبت داده شد، ناگهان دارای صفت زنانه ای شد: شاعر بودن ، ادیب بودن اون به جای شکل پذیری ، جذابیت های آشکار اون که با زیرکی پنهان شده بود و کلیتش که بر ساخته از هزار برداشت زیرکانه بود.
سوفونیسبا آنگ ویسولاSofonisba Anguissola (تصویر3) اهل کرمونا، نقاش زنی بود که جیورجیو واساری، اون رو بسیار ستایش میکرده و در خدمت فیلیپ دوم پادشاه اسپانیا بوده و با اینکه دوبار ازدواج کرده بود، وجود فرزندانش مانع کارش نشده بود. مری گارارد مورخ هنر نشون داده که تابلویی که سوفونیسبا از معلم خودش با عنوان برناردو کمپی کشیده، پاره ای از دشواری هایی رو نشون میده که زنان هنرمند گرفتارش هستن. به گفته گارارد ، میشه در همون نگاه اول ، این تابلو رو با توجه به اسطوره ی پوگمالیون و گالاته آ، قرائت کرد. مردان در زمینه فرهنگ ایتالیای روزگار نوزایی، عامل های فعال دارای قدرت آفرینندگی و زنان هم بصورت گذرگاه های منفعل و اشیا مورد کاربرد مردان و ساختاری بازتاب پیدا کرده.
با وجود اینگونه شناخت ها از دشواری هایی که بر سر راه هنرمندان زن وجود داشته ، فمینیسم تا سال های 1970 میلادی در جهان هنر به صورت جنبش قابل توجهی در نیومد. در بخش بعدی، برپایی پیکره ای به نام مهمانی شام اثر جودی شیکاگو (تصویر4 و 5 ) در سال 1979 میلادی به منزله چارچوبی برای بحث درباره ی فمینیسم و تاریخ هنر در نظر گرفته شد. این اثر به صورت شمایلی مورد توجه فمینیست ها در اومده و از یک میز چهار گوش کشیده شده که طول یکی از ضلع های اون در حدود 14 متره. این میز روی سطحی چهار گوش قرار داره که با سرامیک فرش شده و نام 999 زن که با رشته های طلا نوشته شده، اونرو آذین کرده. در هر طرف اون 13 و جمعا 39 قسمت به زنانی اختصاص پیدا کرده که از لحاظ تاریخی مشهور هستن و از هر کدوم با تصویری روی بشقاب سرامیک ، یک جام زرپوش ، کارد و قاشق و چنگال و رومیزی بزرگ حاشیه دوزی شده، تجلیل شده. هم حاشیه دوزی و هم چینی های رنگ آمیزی شده، اشاره ای به نقش سنتی زنان در صنایع دستی داره. خود شمایل نگاری مهمانی شام، یادآور نقش زن در خانه و کارِ آماده ساختن غذا و پذیرایی کردنه و غذا یاد آور شام آخر مسیح به شمار میاد.
درباره نویسنده: فرانک فتاحی ؛ کارشناسی ارشد نقاشی