از گذشته تا کنون ، هنرمندان مجسمه ساز در گوشه و کنار دنیا با خلاقیت خود نمادها ، مجسمه ها ، تندیس هایی مفهومی و واقعی خلق کرده اند که هر بیننده ای را مجذوب این آثار می کند.از میان هزاران هنرمند ، آثار خلق شده توسط « توماس وینتر » هنرمند دانمارکی هم معنا و مفهومی جالب داشته و به واسطه استفاده از مواد دور ریختنی همچون ضایعات چوب برای ساخت مجسمه هایش ، راه خودش را از سایر هنرمندان فعال در این دسته جدا کرده است.
وی که ساکن کپنهاک است می گوید: از گذشته تاکنون عاشق کار با چوب بوده ام و همواره سعی کرده ام که درساخت مجسمه هایم که مشابهی هم ندارند ، پیام های خاصی به بینندگانش انتقال دهم .
لزوم پرورش و ارتقای سطح دانش بصری افراد جامعه از وظایف رسانههای جمعی و نویسندگان دلسوز و صاحب دغدغههای فرهنگی است.
در این سلسله نوشتار میخواهیم پابهپای هم بیاموزیم که چگونه با یک اثر هنری همانند یک تابلوی نقاشی ارتباط برقرار کرده و با جسارت تمام دست به تجزیه و تحلیل آن بزنیم.
تاریخچه طراحی و ساخت طلا و جواهر در ایران قدمت 7 هزار ساله دارد. اما متاسفانه طراحی در ایران ناشناخته مانده است. طراحان بسیاری از قطعات معروف در موزه جواهرات ملی که یکی از شاخص ترین کلکسیون های جواهرات است ناشناخته هستند. امروزه تنها 40% از جواهرات دست ساز هستند. با پیشرفت تکنولوژی و بالا رفتن حساسیت و دقت در امر طراحی جواهرات طراحی دستی جوابگوی نیاز بازار نیست.
اگر دوست دارید یک هولوگرام واقعی را ببینید می توانید نگاهی به کیف پول خود بیندازید . بر روی بیشتر گواهینامه های رانندگی و کارتهای اعتباری هولوگرام وجود دارد . اگر هنوز سنتان به این موارد نمی رسد می توانید نگاهی به منزل خود بیندازید . مثلا اگر بر روی بسته بندی سی دی های آموزشی نگاه کنید می توانید بخش درخشانی را مشاهده کنید که معمولا به عنوان هولوگرام از آن یاد می شود . متاسفانه این هولوگرام ها برای بیشتر افراد زیاد جالب و شگفت انگیز نیستند .
بشر از قدیمالایام کنجکاو بود که شواهد و بازتاب آشفتگی ذهن و جنون را در چهره آدمها، جستجو کند. این ایده که ساختمان چهره میتواند شواهدی از ویژگیهای ذهنی را بازتاب دهد، منجر به پیدایش دانش چهرهشناسی یا اصطلاحا physiognomy شد. این دانش، نخستین بار در یونان باستان شکل گرفت، آنها برای فهم چرایی جنون، تصویر دیوانگان را مورد مداقه قرار میدادند.
پیداست که قبل از پیدایش عکاسی، تنها راه ثبت چهره مجنونها، کشیدن پرتره آنها بود، در نتیجه رفتهرفته شکلی از روانشناسی هنرمندانه پا گرفت که نقطه اوجش را باید پرترههای یک نقاش فرانسوی به نام «تئودور گریکولت» دانست، او ده پرتره از بیماران دچار اختلال روانی کشید که هر یک مبتلا به نوع خاصی از بیماری روانی بودند.